یک منفی بزرگ در کارنامه مهران مدیری | چرا امیر مقاره به یک باره نقش اول یک سریال شد؟ | ناکامی مهناز افشار و محمدرضا گلزار در شبکه نمایش خانگی
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۷۸۶۴۶
به گزارش همشهری آنلاین، نیمه رها کردن تولید سریالها در شبکه نمایش خانگی هر چند که بی احترامی واضح به مخاطب و بی اعتماد کردن او به مدیومی است که برای سرپا نگه داشتن آن، سالها نیرو و سرمایه صرف شده است، اما این روزها گویی امری چندان غیرمعمول هم تلقی نمیشود. به طوری که هر بار که مخاطب تماشای یک سریال جدید در شبکه نمایش خانگی را آغاز میکند، نمیداند که قرار است با داستانی کامل مواجه باشد یا ممکن است از اواسط داستان به دلایل مختلفی نظیر مشکلات مالی، به تفاهم نرسیدن بازیگران اصلی با تهیه کننده و یا مشکلات ممیزی، به یک باره متوقف شده و یا تغییر مسیر دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان ضمانت اجرایی چندانی هم برای درست و منطقی تمام شدن سریالها وجود ندارد و حق مخاطبی که در این فضا باید برای تماشای هر قسمت هزینهای را متقبل شود، نادیده گرفته میشود. شاید بخشی از این قضیه را بتوان به اختلاف ارشاد و صدا و سیما بر سر مدیریت و نظارت بر تولیدات شبکه نمایش خانگی هم نسبت داد. خلأ ایجاد شده ناشی از این اختلاف، دست سازندگان را برای تخلفاتی از این دست باز گذاشته است. اختلاف نظرها و تمرکز بیشتر حول محور مجوز تولید و پخش، محتوای سریال و ممیزی میچرخد و ساز و کار چندان مشخصی برای تعهد سازندگان در قبال ساخت درست و کامل سریال وجود ندارد و یا اگر وجود دارد، آنطور که باید و شاید اجرایی نمیشود.
در ادامه این گزارش به معرفی چند سریال تولیدشده در شبکه نمایش خانگی میپردازیم که به یک باره و نیمه تمام به پایان رسیده و مخاطبانشان را غافلگیر کردند.
سریال «قهوه تلخ»هنوز یادمان هست، در دهه ۸۰ وقتی «قهوه تلخ» مهران مدیری نیمه کاره رها شد، تا سالها به عنوان یک منفی بزرگ در کارنامه این کارگردان باقی ماند. مدیری بابت ناتمام ماندن این سریال طنز مجبور به عذرخواهی از مخاطبان و ارائه توضیحات درباره شرایط پیش آمده شد و با این حال بسیاری او را عاملی برای بیاعتمادی مخاطب به سریالهای شبکه نمایش خانگی دانستند که آن روزها تازه داشتند قد علم میکردند.
«قهوه تلخ» جزو نخستین سریالهای شبکه نمایش خانگی است که با استقبال خوبی هم مواجه شد. در این سریال بازیگران طناز تلویزیون و تئاتر مانند برزو ارجمند، سیامک انصاری، نادر سلیمانی، محمدرضا هدایتی، غلامرضا نیکخواه، بیژن بنفشه خواه وسحر جعفری جوزانی، ایفای نقش کردند.
بیش از صد قسمت از این سریال که فضایی تاریخی و فانتزی داشت، در شبکه نمایش خانگی منتشر شد، اما در نهایت چند قسمت پایانی این سریال پخش نشد و سریال بدون پایان متوقف شد.
مهران مدیری در پاسخ به انتقادهای مردم و رسانهها به ناتمام ماندن «قهوه تلخ» در آن سالها گفته بود: «حق شماست که بدانید چرا «قهوه تلخ» قسمت پایانی نداشت و به برخی تعهدات خودش عمل نکرد. اما من بعضی چیزها را میتوانم بگویم و بعضی چیزها را نمیتوانم بگویم. در ابتدا میگویم که همیشه حق با شماست، اینها مشکلات من است مشکل شما نیست. بدانید که این را میدانم. چند سال قبل که شبکه نمایش خانگی اختراع شد هیچکس نمیدانست این کار انقدر سخت و پیچیده است. موضوع قاچاق، لو رفتن دی وی دی، نظارت کیفی و فنی، تولید، تبلیغات و اطلاع رسانی، تکثیر و از همه سخت تر موضوع توزیع و پخش این کار در سرتاسر ایران به فاصله از صبح تا شب، وجود دارد و ما وقتی وارد شدیم فهمیدیم چقدر سخت و پیچیده است.»
او افزوده بود: «همه سعیمان را کردیم. ۱۰۲ قسمت از «قهوه تلخ» ساخته و پخش شد. فقط چند قسمت آخر ماند یعنی میتوان گفت فقط فینال این کار ماند که به مشکل برخورد. اما این کار باید تمام میشد و باید به تعهداتش عمل میکرد. این کار برای ما به عنوان اولین تجربه شبکه خانگی پر از آزمون و خطا بود و الان تازه پیدا کردیم که چه کارهایی باید بکنیم و چه کارهایی را نباید بکنیم و چطور باید پروژههای این چنینی را مدیریت کرد. حدود بیست سال است که من دارم برنامه سازی میکنم. کارهایی مثل «باغ مظفر»، «شبهای ببره»، «پاورچین»، «نقطه چین» و... کدام یک از این کارها ناقص ماند و قسمت پایانی نداشت؟ این لیست صدها ساعت برنامه است. حتما یک اتفاقی افتاده که «قهوه تلخ» قسمت آخر نداشت چرا فقط این یک کار قسمت آخر نداشت؟ حتما اتفاقات عجیبی افتاده که این کار ته نداشت. اما دوباره میگویم اینها مشکلات من است حق همیشه با شماست.»
مدیری که پس از «قهوه تلخ» سریال «ویلای من» را برای شبکه نمایش خانگی ساخت، در پاسخ به انتقاد مطبوعات در آن زمان که گفته بودند «چرا بعد از تجربه ناکام «قهوه تلخ» شروع به ساخت پروژه دیگری در این رسانه کرده است؟» گفته بود: «مهمترین دلیل شروع یک پروژه جدید همین بود، ترمیم کردن و پاک کردن هرآنچه که در کار قبلی اتفاق افتاد. این تنها کاری است که من میتوانم بکنم. دیگر چه کار میتوانم بکنم؟ تنها کاری که میتوانم بکنم این است که یک پروژه دیگر را شروع کنم به پایان برسانم و تمام.»
سریال «جزیره»سریال «جزیره» به کارگردانی سیروس مقدم، کارگردان باسابقه تلویزیون، سال گذشته در ۱۴ قسمت منتشر شد. این سریال به طور ناگهانی و در حالی که گرههای باز نشده زیادی در داستانش وجود داشت به پایان رسید و از قضا ساخت فصل دومی هم در کار نبود.
شخصیتهای اصلی سریال «جزیره» را شادی مختاری و امیر مقاره ایفا کردهاند. شادی مختاری بازیگر تازه واردی بود که با «جزیره» به مخاطب شناسانده شد و امیر مقاره هم خواننده گروه ماکان بند که به یک باره سر از یک سریال نمایش خانگی درآورد و نقش اول سریال مقدم را از آن خود کرد. اما در این سریال چهرههای شناخته شدهای همچون میترا حجار، اکبر زنجانپور، محمدرضا فروتن و هنگامه قاضیانی هم حضور داشتند.
داستان درباره دختر خبرنگاری از طبقه متوسط است که درگیر عشق جوانی ثروتمند میشود. هرچند شروع «جزیره» هم آنچنان موفقیتآمیز نبود اما، با پایان غافلگیرکنندهاش، مخاطبانش را به کلی از خود ناامید کرد.
شادی مختاری، بعد از پخش آخرین قسمت از «جزیره»، با انتشار پستی در اینستاگرام نوشته است: «امروز یکشنبه است و برخلاف یکشنبههای پیش، جزیره پخش نشد چرا؟ چون هفته گذشته، در قسمت ۱۴ به پایان رسید…! اما یک سال پیش که همهچیز شکل دیگری بود و ما خوشبین به همهچیز و همهکس، گمان میکردیم بیش از ۲۵ هفته مهمان خانههایتان خواهیم بود…اما اوضاع آنطور که تصور میکردیم پیش نرفت، تخم مرغها یکی یکی شکستند و از ابتدای زمان تولید هرروز ماجرای تازهای پیش آمد…
اشتباه نکنید! اصلا قصد ندارم اینجا از مسائل و مشکلات بگویم، چون سخن به درازا میرود و من اساسا فضای مجازی را محل مناسبی برای این صحبتها نمیدانم و البته همانطور که تا به امروز دیدهاید، رویهام سکوت بوده و فعلا قصد شکستن این سکوت را ندارم…»
سیروس مقدم که در تلویزیون کارگردان خوش نامیاست، «جزیره» را پس از مشکلاتی که بر سر راه ساخت «پایتخت» پیش آمد کارگردانی کرد. گویی این سریال حیاط خلوتی بود برایش تا از فشارهای پیشآمده از پایتخت و تلویزیون کمی فاصله بگیرد. این روزها خبرهایی از مهیا شدن ساخت پایتخت ۷ در سکوت خبری به گوش میرسد، هرچند الهام غفوری، تهیه کننده این سریال مدتهاست که ترجیح میدهد گفت وگویی با رسانهها نداشته باشد.
این زوج ـ غفوری و مقدم ـ در شرایط کرونا «پایتخت ۶» را ساختند و از قضا این سریال هم ناتمام ماند و به مخاطبان وعده اتمام پس از کرونا را دادند. قولی که در نوروز سال بعد به آن عمل شد و عملا پرونده «پایتخت ۶» را با دو قسمت جدید بستند.
سریال «رقص روی شیشه»در سال ۱۳۹۷ وقتی نخستین قسمتهای سریال «رقص روی شیشه» منتشر شد، به نظر میآمد این سریال عاشقانه به کارگردانی مهدی گلستانه و با حضور بازی بازیگران نامآشنای سینما همچون بهرام رادان، مهتاب کرامتی و امیر آقایی، جزو سریالهای موفق شبکه نمایش خانگی باشد. همه چیز خوب پیش میرفت، بازیها، طراحی صحنه، داستان و فضای سریال به کلی قابل قبول و مجذوب کننده بود، اما ناگهان در قسمت ۱۲ به کلی ورق برگشت و سریال با وجود مشخص نشدن سرنوشت کاراکترهای اصلی به کار خود پایان داد.
در آن زمان جدایی بازیگران اصلی از پروژه به خاطر مسائل مالی و عمل نکردن سرمایه گذار به تهعداتش، علت ناقص ماندن «رقص روی شیشه» عنوان شد.
در آن زمان حتی خبرهایی درباره شکایت حقوقی بهرام رادان از سازندگان و در ادامه پلتفرمهای پخش کننده به گوش رسید و توسط وکیل این بازیگر هم تایید شد.
سازندگان «رقص روی شیشه» برای این که بتوانند نقطه پایانی را برای سریال متصور شوند، درست در زمانی که کنجکاوی مخاطب درباره سرنوشت شخصیتها به اوج رسیده بود، در قسمت دوازدهم با استفاده از داستانگویی یک راوی، سرنوشت شخصیتها را بازگو کردند و بدین صورت پایانی نامطلوب و توهینآمیز را برای مخاطبان سریال بر جای گذاشتند.
از دیگر بازیگران این سریال میتوان به سحر قریشی، حامد کمیلی، مهرداد صدیقیان و هدی زینالعابدین، اشاره کرد.
سریال «عشق تعطیل نیست»سریال «عشق تعطیل نیست» به کارگردانی بیژن بیرنگ و با بازی مهناز افشار و محمدرضا گلزار، زوج موفق سینمایی در دهه هشتاد، از جمله سریالهای شبکه نمایش خانگی است که به طور کامل منتشر نشده و پس از چند قسمت پخشش متوقف شده است. این سریال که پخشش را در سال ۱۳۹۳ آغاز کرد، قرار بود در ۲۶ قسمت منتشر شود، اما پس از پخش ۵ قسمت متوقف شد. حضور محمدرضا گلزار و مهناز افشار در این سریال میتوانست سبب جذب مخاطبان شود اما به دلایلی پخش آن متوقف شد و بیرنگ در توضیحاتی شلوغ و پرکار بودن دو بازیگر سوپراستار و این که همزمان در چند پروژه حضور داشتهاند را از دلایل ناکامی «عشق تعطیل نیست» عنوان کرد.
بیژن بیرنگ با وجود تجربههای موفق سریالسازی در تلویزیون از جمله «خانه سبز» و «همسران»، با ساخت نیمه تمام «عشق تعطیل نیست» علاوه بر این که یک اثر شکست خورده در کارنامه هنریاش به ثبت رساند، در جرگه سازندگانی قرار گرفت که با ساخت سریالهای نیمه کاره وقت و پول مخاطب را هدر دادهاند.
بهنوش بختیاری، مهرانه مهینترابی، شهرام حقیقتدوست، بهرام شاه محمدلو و مائده طهماسبی از دیگر بازیگران سریال «عشق تعطیل نیست» هستند.
البته بیژن بیرنگ خودش درباره علت ادامه نیافتن این سریال با اعتقاد بر این که یک داستان کامل روایت شده است، به ایسنا گفته بود: «نمیخواهم خیلی وارد جزئیات شوم؛ فقط میتوانم بگویم وقتی عشق نباشد، با صحبت کردن در مورد آن هم عشقی ساخته نمیشود. به عنوان مثال کاری که باید در عرض دو ماه ۱۲ قسمت از آن ساخته میشد، میبینیم که فقط ۵ قسمت بیشتر از آن ساخته نشد، این اتفاق تماما ضرر مالی به یک پروژه است.»
او همچنین اعلام کرد: «عشق تعطیل نیست» پروژه رهاشدهای نیست، چراکه داستان اول ما شامل پنج قسمت بود که آن را به پایان رساندیم و به دلیل این که یک داستان واحد نداشتیم، از همان ابتدا قرارمان این بود که داستانهای مختلفی برای «عشق تعطیل نیست» داشته باشیم.»
سریال «مردم معمولی»سریال «مردم معمولی» به کارگردانی رامبد جوان، اگر چه در ۲۰ قسمت منتشر شده، اما حذف ۶ قسمت از این سریال و شروع دوباره آن از قسمت هفتم، مخاطبانش را متعجب کرد. جوان و گروهش بعد از پخش ۶ قسمت، وقتی با موج انتقادها نسبت به سریال مواجه شدند، در حرکتی کم سابقه تصمیم گرفتند شش قسمت منتشر شده را از پلتفرم پخش کننده پاک کرده و سریالی که چند هفته منتشر شده را از اول شروع کنند!
در این سریال که محصول سال ۱۴۰۰ است، بازیگرانی همچون الناز حبیبی، شبنم مقدمی، لیلی رشیدی، رامبد جوان و کمند امیر سلیمانی ایفای نقش کردهاند.
به فهرست سریالهای ناتمام شبکه نمایش خانگی، میتوان نام مجموعههایی چون «گیسو» ساخته منوچهر هادی، «میدان سرخ» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان و سریال «سیاوش» به کارگردانی سروش محمدزاده را هم اضافه کرد، هرچند سازندگان این سریالها سعی کردند پایانی را برای خود متصور شوند اما پایان دم دستی و سرهمبندیشده سریالها از چشم مخاطبان شبکه نمایش خانگی دور نماند و سبب شد تا برای همیشه از این کارها هم به عنوان آثاری شکست خورده در شبکه نمایش خانگی یاد شود.
کد خبر 684655 منبع: ایسنا برچسبها خبر مهم فیلم و سریال ایرانی سریال خانگی نمايش خانگيمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم فیلم و سریال ایرانی سریال خانگی نمايش خانگي شبکه نمایش خانگی عشق تعطیل نیست رقص روی شیشه قسمت منتشر یک باره قهوه تلخ منتشر شد متوقف شد سریال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۷۸۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفافسازی کند
حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کردهاند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمیسازند، در واقع خود آگهیها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه میدید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفتهاند برنامه بعدی.
تلویزیون شفافسازی کنداگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش میآید که صداوسیما در شکل کلی سهامدار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخگوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمیگویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغکنندگان آن را میبینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجهبه ساعات پخش در میانبرنامهها یا بین نیمههای فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه میکند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تکمحصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام میدهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.
همینجا چند سرفصل وجود دارد که میشود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب بهاتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی میسازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.
دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و میتوانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز میکند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدهاند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گرانبهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.
فقط یک نکته دیگر میماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامههای گفتوگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان میدهند که دغدغه زنان خانهدار این سرزمین خلاصه میشود در پوره سیبزمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید میکنم که آن تبلیغات میتواند در برنامههای آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامههای منظور است.)
دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنشها و واکنشها، برنامهسازیها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین میشد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زدهاند باید برای تکتک اقدامات پاسخگو باشند.
هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینماهمانطور که همه میدانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریدهاند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه بردهاند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شستهاند و در سکوت نشستهاند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». بههرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود میخواهد همان میکند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایهگذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایهگذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و بهاندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرفکننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.
تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. بهخاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانهترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی میرفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذابآور بوده و پیتر بروک صحبت میکند و از سرمایهگذاران و گروههای تبلیغاتی میخواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سالها پیش این ویدئو را دیدیم.)
قاعده سریال ها و پخشهای جهانی و تلویزیونها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقهای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغکننده دیده شود... (باز هم تأکید میکنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درسهای تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل میشود.
تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره میخورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.
توجه به تولید ملی و بهرهمندی تولیدکنندگان که سالانه میلیونها نفر از خدماتشان استفاده میکنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیدهای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بیاحترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات میکنند باید سرمایهگذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تندادن تمام به خواسته سرمایهگذار که احتمالاً خواستهای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایهگذاریاش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.
تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصلهایی است که میتوان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمیگنجد.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705