Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-05-05@10:31:48 GMT

سرنوشت عشق اول ماهایا پطروسیان! +عکس

تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۰۷۲۸۶

سرنوشت عشق اول ماهایا پطروسیان! +عکس

به گزارش اقتصادآنلاین، ماهایا پتروسیان در توضیح سرنوشت عشق اولش نوشت: حالا دیگر از این عکس بیست سال می‌گذرد، و ششم دی ماه از رفتنت نیز بیست سال خواهد گذشت.بعضی اتفاقات زندگی آدم را به دو بخش قبل و بعد از خود تبدیل میکنند.نگاه آدم به زندگی و مرگ، معنای زندگی، معنای خوشی ودرد و رنج، روحیات، عادات، همه چیز زیر و رو میشود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روز اول که به منزلمان آمدی تا درباره کاری صحبت کنیم، من و مادرم در را که باز کردیم با دیدنت با تعجب نگاهی به هم انداختیم، متعجب از زیبایی و خوش تیپی ات!،آنقدر مغرور بودی که تا بودی نگفتی که مدت ها بود به من توجه داشتی و با قصد قبلی آمده ای، کار را بهانه کردی که بیایی در زندگیم ، کوتاه بمانی و طوفانی به پا کنی. نگفتی و نمی‌دانستی که سال آخر زندگانیت خواهد بود، نگفتی و نمی‌دانستی و نمی‌دانستیم که جوان خواهی رفت و جوان خواهی ماند، تا همیشه.بعد رفتنت در اطاقت مادرت، مجله هایی با عکسهای مرا نشانم داد ، که مدت ها بود داشتی.میخواستی ندانم و بدون دانستن دوستت داشته باشم.یک بار که بعد چند ماه مریضیت با بابا به بیمارستان آمده بودیم، دوره ای از شیمی درمانی ات تمام شده بود و موها و ریش هایت باز در آمده بودند، تو ما را تا دم در بیمارستان بدرقه کردی، بابا بهت گفت چقدر ریشات خوب و قشنگ شده، ما رفتیم، شب بود، از پنجره های بیرون بیمارستان تو را می‌دیدم که به سمت آسانسور رفتی در آینه ای خودت را نگاه کردی، به ریش ها با لبخند دست کشیدی.لابد الان تو و بابا هر دو دارید به ریش نداشته من کلی میخندید، که چه لوس و ناز نازی بود، و چقدر ما نازش را کشیدیم و لوسش کردیم، بگذار کمی سختی بکشد تا بفهمد همه مثل ما نمیشند!

مانشد که با هم پیوند ببندیم، بیماری تو سریع پیش رفت، بیماری که هر که را که دوست داشتم از من گرفت، از جمله خود بابا را.نمیدانم چه حکمتی بود که آمدی، چه حکمتی بود که اینگونه رفتی، این چیز ها را آدم هیچوقت نمی‌فهمد. فقط میدانم که کسانی در زندگانی ما با همه فرق میکنند، بودن شان و نبودنشان. تویی که از هر کسی که در زندگی شناختم سر زنده تر و سر شارتر از میل به زندگی بودی.

قطعه ای از شعر لورکا همیشه تو را به یادم میاورد: من تو را می‌سرایم، برای بعد ها می‌سرایم، زیبایی تو را و لطف تورا، کمال پختگی و معرفتت را، و اندوهی را که در ژرفای شاد خویی تو بود

-این عکس را خودم گرفتم در بیمارستان پارس، وقتی برای اولین بار بستری شدی، همین روزها بیست سال پیش.

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: بازیگر سینما و تلویزیون بازیگر زن ماهایا پطروسیان سرنوشت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۰۷۲۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمده‌ایم که بمانیم!

اسرائیل پیش‌تر در غزه بود. تا سال ۲۰۰۵ اسرائیل در همین غزه کوچک چندده شهرک صهیونیست‌نشین داشت اما زیر ضربات آتش و بعد از ناکامی در جنگ سال ۲۰۰۴ علیه مقاومت غزه، مجبور شد از آنجا بیرون برود.

به گزارش ایسنا، کانال تلگرامی «تنهایی دسته جمعی» با انتشار تصویری از یک دیوار نوشته در طول جنگ تحمیلی نوشت:

این دیوارنوشتۀ نظامیان اشغالگر بعثی در خرمشهر است. نوشته‌اند: «آمده‌ایم که بمانیم.» 

نتوانستند که بمانند. غیرت مدافعان ارتشی و سپاهی و بسیجی نگذاشت که بمانند. یک لحظه از فکر بیرون کردن آن‌ها بیرون نیامدند، تا آنکه دست آخر در عملیات بیت‌المقدس در سوم خرداد ۱۳۶۱ آنها را بیرون کردند. 

اسرائیلی‌ها چند روز بعد از این واقعه، به لبنان لشکر کشیدند. بر خلاف تمامی پیش‌بینی‌ها، تا بیروت پیش‌روی کردند. اولین پایتخت عربی اشغال شد. آمده بودند که بمانند. اما غیرت گروه‌های مختلف مقاومت لبنان، و در رأسشان حزب‌الله که در مقابل این اشغالگری تأسیس شد، نگذاشت که بمانند. دست آخر در ۲۵ می ۲۰۰۰ اسرائیلی‌ها را زیر ضربات آتش، و بدون هیچ قید و شرطی، از لبنان بیرون کردند.

اسرائیل، آمده تا در فلسطین بماند. همین روزها هم در فکر آن است که دست‌کم در بخشی از غزه بماند. اما اسرائیل پیش‌تر در غزه بوده است. تا سال ۲۰۰۵ اسرائیل در همین غزۀ کوچک چندده شهرک صهیونیست‌نشین داشت. اما زیر ضربات آتش، و بعد از ناکامی در جنگ سال ۲۰۰۴ علیه مقاومت غزه، مجبور شد از آنجا بیرون برود.

همانطور که نیروهای صدام وحشی نتوانستند در خرمشهر بمانند، همانطور که نیروهای وحشی اسرائیلی نتوانستند در لبنان بمانند، همانطور که وحشی‌های شارون پیشتر نتوانستند در غزه بمانند، این بار هم اشغالگران نخواهند توانست. نه فقط در غزه، که در کل فلسطین.

 إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ
البته وعده گاه (عذاب) آنها صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • انجام موفق ۲ عمل اهدای عضو در مشهد به ۵ نفر زندگی دوباره بخشید
  • آمده‌ایم که بمانیم!
  • اهدای زندگی دوباره به ۴ بیماربا اهدای عضو در مشهد
  • این آخرین شانس قهرمانی تراکتور است
  • جوان مرگ مغزی به ۵ بیمار در مشهد زندگی دوباره بخشید
  • امام جمعه شیراز : در مجلس ختم و فاتحه، موسیقی می‌نوازند / شراب‌خواری و قماربازی ضرر دارد / یک دانشمند گفته اگر نصف شراب‌فروشی‌ها تعطیل شود، به نصف بیمارستان‌ها نیاز نداریم
  • شباهت در اسم و چهره؛ پدر مهران غفوریان افسر ساواک بود؟ | ماجرای فیلم جنجالی
  • (ویدئو) تصاویر جنجالی؛ پدر مهران غفوریان افسر ساواک بود؟!
  • کودکان گمشده غزه؛ در حسرت دیدار پدر و مادر
  • «دیکتاتوری با اخلاق سگی» به نمایشگاه کتاب می‌آید